ملیت : مصر   -  قرن : 15
استاد «سید متولی عبدالعال» در 26 آوریل سال 1947 میلادی در خانواده‌ای مذهبی و متعهد و پایبند به مسائل عرفانی و دینی و در روستایی که اغلب مردم ساکن آن کشاورز بودند متولد شد. پدرش «متولی» همیشه از خداوند متعال پسری را طلب می‌کرد که در راه گسترش دین اسلام تربیت شده و از عالمان دینی عصر خود شود، مادرش نیز که دوست‌دار عرفا و صوفیه بود، از همان آغاز نام سید را که به یکی از عرفا و صوفیه بزرگ «سید احمد البدوی» متعلق بود، بر فرزندش نهاد تا او نیز جز در این راه گام برندارد. استاد متولی از همان اوان کودکی برای تحصیل به مکتب رفته و در آن‌جا با وجود سن اندک سه جزء از قرآن را حفظ کرده و در این راه پیشرفت شایانی داشت. وی همانند بسیاری از مبتدیان این راه بر حسب کوشش و طاقت صوت خویش به تقلید از استاد عبدالباسط و استاد مصطفی اسماعیل پرداخت. استاد متولی عبدالعال در زمانی که بیش از 12 سال سن بیش نداشت به‌عنوان حافظ کل قرآن مطرح شد و در همین ایام نیز شیوه و احکام تجوید و قرائت را آموخته و به تلاوت در محافل و مجالس اهتمام ورزید. این استاد مسلم علم قرائت قرآن در 13 سالگی سبکی خاص را در تلاوت برای خود ابداع کرد، وی در این زمینه می‌گوید: خداوند سبحان در صوت هر انسان طنین و آوای خاصی نهاده است و بر این اساس هیچ‌گاه نمی‌توان صوتی را به صوتی تشبیه کرد، آن زمان که یک قاری پس از ممارست و پشتکار فراوان می‌تواند قاری برجسته‌ای شود، بهتر آن است سبک خاص خود را برگزیند و به این ترتیب بر این سبک که نمایان‌گر شخصیت حقیقی اوست استوار بماند، زیرا الگو ساختن تلاوت خاصی در اوان کودکی و آغاز کار و تقلید از آن شیوه، طریقت نیکویی است که قاری می‌تواند به این طریق با پیشرفت خویش سبک خاص خود را انتخاب کند که تلاوت به سبکی تقلیدی از یک استاد در واقع سبب شهرت همان استاد مقلد است نه فرد تقلید‌کننده و من توصیه می‌کنم که هر قاری برای خود سبکی خاص داشته باشد. استاد «متولی عبدالعال»؛ خالق سبکی حزین در تلاوت قرآن کریم تحریرهای طرب‌انگیزش تداعی‌گر انابه توبه‌کنندگان است آن‌گاه که دست‌های ناتوانشان را به سوی پروردگار متعال بلند کرده و طلب مغفرت می‌کنند و پروردگارشان نیز پاسخشان دهد که « و اذا سآلک عبادی عنی فأنی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان...»، سوره بقره آیه 186. صوت زیبا و توأم با حزن استاد متولی عبدالعال باعث شد در سن 20 سالگی شهرت وی زبانزد عام و خاص شود، وی در این زمینه می‌گوید: 20 ساله بودم که از من برای قرائت در استان‌های همجوار و در حضور اساتید بزرگ قرائت آن زمان دعوت می‌شد. مشیت خداوند بر این بود که نام متولی عبدالعال در بسیاری از کشورهای اسلامی به‌عنوان یکی از قاریان برجسته کشور مصر شناخته شود؛ وی به بسیاری از کشورهای عربی و آفریقایی برای تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان سفر کرده است. استاد سید متولی عبدالعال در سال 1370 هجری شمسی به‌همراه استاد مرحوم شحات محمد انور به کشور جمهوری اسلامی ایران مسافرت کرد و در هشتمین دوره مسابقات بین‌المللی حفظ و قرائت قرآن که در دهه فجر همان سال در حسینیه ارشاد جریان داشت عهده‌دار داوری مسابقات شد. وی با مسافرت‌های متعدد خود به شهرهای قم، مشهد، کرمان و یزد، شور و شوقی وصف ‌ناپذیر در محافل قرآنی به‌پا کرد و توانست با تلاوت‌هایی زیبا، خیل بی‌شماری را شیفته این کلام مقدس کند. استاد طی مصاحبه‌ای که رادیو قرآن با وی داشت، ضمن توصیه‌هایی درباره قرائت قرآن و اهتمام به این امر علاقه خود را برای مسافرت مجدد به ایران ابراز کرد، زیرا خاطرات سفر به ایران را از بهترین خاطرات خود می‌دانست. مصاحبه اى كه در ذيل از نظر شما عزيزان مى گذرد ترجمه فارسى مصاحبه عربى با اين استاد مى باشد كه در شهرستان قم انجام گرفت : س1- استاد اول ضمن معرفى خودتان از شما مى خواهيم كه توضيح دهيد چگونه شروع به قرائت قرآن و حفظ آن نموديد و هنگامى كه شروع به تلاوت نموديد آيا سبك خاصى داشتيد يا از قارى ديگرى تقليد مى نموديد؟ ج1: به نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام و درود فراوان بر پيامبر گرامى اسلام و آل و اصحاب گراميش ؛ نام من : «سيد متولى عبدالعال» ، هنگامى كه براى اولين بار و تازه شروع به تلاوت قرآن كرده بودم كودكى بودم كه در مكتب تحصيل مى نمودم و وقتى كه 3 جزء از قرآن را حفظ نمودم در سن 7 سالگى به سر مى بردم و پيشرفت شايانى در حفظ قرآن نمودم؛ در آن زمان به قرائت برخى از قاريان قديمى عشق مى ورزيدم و از آنها به ميزان طاقت و كشش صوت خويش تقليد سبك مى نمودم ؛ يعنى اگر توانايى تقليد از «شيخ عبدالباسط» داشتم از او تقليد مى كردم و نيز اگر توانايى تقليد از لحن «شيخ مصطفى اسماعيل» كه بسيار مورد علاقه ام بود را داشتم از وى نيز تقليد مى نمودم. البته همان طور كه عرض كردم، برحسب توانايى صدايم كه خداوند تبارك و تعالى به من موهبت نمود. هنگامى كه حفظ كل قرآن كريم را در مدت پنج سال به اتمام رساندم در آن زمان نوجوانى 12 ساله بودم و احكام و قواعد تجويد و قراءات را آموختم؛ و در آن زمان به صورت جدى شروع به تلاوت قرآن نمودم و در محافل گوناگون از بنده دعوت به عمل مى آمد. من در 13 سالگى بودم كه طريقه و روش خاصى را براى خويش اتخاذ نمودم، زيرا كه خداوند سبحانه و تعالى براى هر انسان طنين و آواى خاصى را در صوتش قرار داده كه هيچ گاه نمى شود گفت كه صوت فلانى شبيه صوت ديگرى است. هنگامى كه يك قارى بعد از تمرين و كار زياد بدل به قارى خوبى مى شود و مراحل بلوغ را پشت سر مى گذارد، بهتر است كه طريقه اى در قرائت را براى خود برگزيند كه نمايانگر حقيقى شخصيت خود باشد؛ از جهت يك قارى مسلط و ماهر، و تحت تاثير شخصيت ديگرى قرار نگيرد. ليكن در سنين كودكى شخص به صورت تفريحى و يا تمرينى و همچنين جهت آمادگى صدايش جذب صداى بخصوصى مى شود و صوت تلاوت يك قارى را ممكن است الگوى كار خويش قرار دهد و از او تقليد كند؛ كه باكى نيست و اشكالى ندارد، كما اين كه اكنون شما از صداى «شحات محمد انور» يا خود بنده «سيد متولى عبدالعال» خوشتان آيد و ما را دوست بداريد. همه قراء بزرگ را نظير استاد «عبدالباسط» و «مصطفى اسماعيل» كه در اصل آنها بزرگان علم قراءات و اساتيد اصلى ما به حساب مى آيند، همچنين استاد «شعيشع» را شما دوست مى داريد و از الحان و نغمات آنها تقليد مى كنيد، ولى باز اين نكته را متذكر مى شوم و آن را ضرورى مى دانم كه عرض كنم: هنگامى كه قارى به سن بلوغ مى رسد و بزرگ مى شود، لازم است براى خود شيوه و طريقه خاصى را در تلاوت قرآن اتخاذ نمايد تا بواسطه آن شيوه قرائت و صوت خويش، در نزد ديگران شناخته و معروف شده گردد؛ بطورى كه هنگامى كه ديگران صدايش را بشنوند، همان شخص به واسطه صوت و آواى مخصوص خود در نظر مردم جلوه گر گشته و شناخته شود. س2- وجه تسميه شما به «سيد» چيست؟و آيا نام شما «سيد» است يا «متولى»؟ لطفاً در اين مورد توضيح بفرماييد: ج2 : اما سبب نامگذارى من به «سيد» اين است كه چونكه اغلب مادران صوفيها را دوست دارند، مانند استاد و سيد من: «سيد احمد البدوى» كه از رجال صوفيه است؛ به خاطر اين، مادر من ـ رحمه الله عليها ـ به خاطر علاقه و ارادتى كه نسبت به رجال صوفيه كه اكثراً عارف به حق خدا هستند داشت، مرا به اسم سيد و سرور من: «سيد احمد البدوى» به نام «سيد» نام گذارى كرد و اين نام را خود برايم انتخاب نمود. و متولى نام پدرم است، ما در كشور مصر نام «سيد» زياد داريم و قاريان معروف و اساتيد كه سنى از آنها گذشته باشد در صورتى كه افراد صالحى نيز باشند به كلمه «شيخ» مورد خطاب قرار مى گيرند. و جهت تكريم و احترام از آنها مثلاً به عنوان شيخ فلان و شيخ فلان نام مى برند و اين يك چيز رايج و متداولى در كشورمان مصر است. س3- از استاد در مورد نغمات صوتى و مقامات الحان و چگونگى فراگيرى اين علم نيز سؤال شد كه ايشان در اين زمينه توضيح بسيارى دادند كه ما به مهمترين آنها در ذيل اشاره مى كنيم: ج3: طبعاً براى دانستن و آموختن هر علمى، بايد آن را يافت و جستجو كرد. همان طور كه خداوند در قرآن كريم فرموده است: «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» ترجمه: «و از اهل ذكر(يعنى علما و دانشمندان هر امت) اگر نمى دانيد سؤال كنيد». «سوره نحل آيه 43». بديهى است كه مقامات الحان، خود داراى علمى پيچيده است و علماى مخصوص به خود را دارد كه متخصص اين گونه موارد هستند و شما براى دستيابى به خواسته هاى خويش، از علماى اهل فن اين كار سؤال و بحث و جستجو كنيد و از آنان درس و تمرين بخواهيد تا هنگامى كه فلان مقام را اگر خواستيد بخوانيد از عهده اجراى آن به خوبى برآييد. و بدانيد اگر دستگاه: «بيات» و «رست» و «سه گاه» و غيره را اجرا مى كنيد، اينها چه هستند و چگونه بايد آنها را در تلاوت اجرا نمود. و همين طور از اهل معرفت و دانش علم تلقى كنيد، و هر دستگاهى را مرتب بخوانيد. و اين را بدانيد كه گذشته از اينها بايد الحان را با احساس قلبى و منطبق بر مبانى و مفاهيم آيات قرآن كريم پياده كرد تا در جان و قلب مستمع نفوذ كند و در او اثر نمايد و قرآن را بيشتر درك نمايد و لذت وافرى از اين امر ببرد و گرنه دانستن موسيقى صرفاً به خاطر زيبا كردن، هيچ فايده و اجرى ندارد. س4ـ ضمن تشكر از بيانات شيواى جنابعالى لطفاً بفرماييد وقت مناسب جهت تمرين قرائت و صوت از نظر شما چه موقعى مى باشد؟ ج4 : همان طور كه سابقاً نيز گفته بودم؛ و من اين نكته را از علماى مخصوصش دانستم، وقت مناسب و افضل جهت تمرين، در صبح زود قبل از صرف صبحانه مى باشد. بنابراين قارى اول بايد عادت كند كه صبح زود از خواب برخيزد و پس از اقامه نماز به وقت، قبل از طلوع آفتاب حفظ آيات قرآن را مرور نموده و سپس حداقل به مدت 10 دقيقه يا 7 دقيقه جهت تمرين، قرآن تلاوت نمايد؛ قبل از صبحانه و با صوت متوسط تلاوت كند نه با صوت بلند و جواب لحن؛ و بدانيد كه اين تمرين بسيار خوبى براى صوت است. س5ـ در آخر ضمن تشكر از شما كه جواب گوى سوالات ما و برادران قارى ديگر بوديد، نظر خودتان را در باره سفر اخيرتان و ديدار با ملت جمهورى اسلامى ايران بيان فرماييد؛ و مشاهدات خود را در اين زمينه از محافل قرآن بازگو نماييد. ج5: اينجانب در مصاحبه با مجلات، روزنامه ها، صدا و سيما و خدمت رهبر معظم انقلاب عرض كردم در هيچ جاى دنيا مانند ملت ايران نديدم و در حد بسيار بالايى در عشق ورزيدن به قرآن و اهميت دادن به اين كتاب آسمانى در سطح عالم، ملت بى نظير و بى مانندى هستند و من اين را به چشم خويش مشاهده كردم يا حتى حالا مى توانم بگويم كه در حد كشورهايى كه بنده به آنها مسافرت نموده بودم اين را به عنوان واقعيت و بدون غلو عرض مى كنم كه از اين حيث ملت شما بى نظير است. بنده همانند اين مردم با ايمان كه دل هاى پاكى دارند و آحاد مردم شما را در هيچ جا مشاهده ننمودم، آنها به قرآن عشق مى ورزند چه جوان و پير و زن و مرد و حتى كودكان خردسال، و اين يك حقيقت است كه من مى گويم و قصد مبالغه ندارم. و بنده حاضرم هر وقتى از بنده دعوت بعمل آيد در سال هاى آينده باز هم به كشور ايران مسافرت نمايم و از خداوند منان خواستارم كه هر سال ما را موفق به ديدار شما عزيزان سازد. و خداوند ان شاء الله به همه ملت ايران رفاه و سعادت و خير فراوان ارزانى نمايد و به مسئولين محترم و قاريان خوب شما عزت و افتخار بيشترى نصيب فرمايد. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته.